کتاب «اکنکار، کلید جهان های اسرار» را پال توئیچل نوشته است. پال توئیچل یکی از استادان حق یا ماهانتا در مسلک یا مذهب اکنکار شناخته می شود.
این کتاب یک کتاب معنوی است که مخالفان و موافقان فراوانی دارد. ابتدا چندین مورد را که از متن کتاب و پاورقی ها انتخاب کردم عین خود کتاب بازنویسی می کنم و در پایان معرفی و برداشت خودم را با شما در میان می گذارم. تمام آن چه را می خوانید نه تکذیب و نه تایید می کنم.
«...بنابراین، ما به این فهم می رسیم که خدا در مورد آنچه در جهان می گذرد بی تفاوت است، زیرا که این دنیا چون ماشینی است که پس از روشن کردن آن خودبخود بکارش ادامه خواهد داد. تمام آن چه پس از آن باقی می ماند، نظارت خداست به جهان و عملکردهای مکانیکی آن.»
«...ذهنی بدون سوال، آن چیزی را که به عنوان حقیقت یا عمل صحیح آموخته باشد می پذیرد. هیچ وقت نمی تواند چیز دیگری را بپذیرد مگر آن که به اوتحمیل شود...»
پاورقی-«...بزرگ ترین اشکال آداب و رسوم همین تغییر ناپذیری و عدم قابلیت انعطاف است که ذهن همواره کند باقی می ماند و قابلیت انعطاف در مقابل چیزهای غیر منطقی را از دست می دهد.»
پاورقی-«...وقتی که جمله ای را نمی فهمی بدان که با روحت صحبت می کند. آن را دریافت کن و رد شو زیرا که این کلمات به ترتیبی آمده اند که ممکن است تنها برای روحت قابل هضم باشند و ذهنت آن را درنیابد...»
پاورقی-«...در حالی که قانون کارما چنین نیست. هر کسی به همان نسبتی دریافت می کند که استحقاقش را دارد. بنابراین شعار سوسیالیسم، شعاری بیهوده است که با هستی مغایرت و تناقض دارد.»
پاورقی-«مسخ از نظر مفهوم عکس نسخ یا تناسخ است. مسخ به معنای بازگشتن به مراحل پایین تر است و درست برعکس تناسخ است که حالت صعودی دارد...»
پاورقی-«اغلب مشاهده می شود که شخصی را که ظاهرا بی گناه است محاکمه کرده و محکوم می کنند. باید گفت که این حکم در رابطه با عملی که برایش محاکمه می شود صادر نشده، بلکه در رابطه با کارمای اوست و این را نه تنها او، بلکه هیچ کس نمی داند.»
«...اما هرچه قوانین بیشتری بر یک جامعه حاکم باشد، آن جامعه خشک تر خواهد شد.»
«...این که برای بدست آوردن چیزی، باید قربانی داد، نمی تواند اخلاقی یا خوب باشد...»
«...آرزو نفسانیت پنجگانه ی ذهن که خود زاده ی ذهن اند را بر می انگیزد و کمک می کند که روح به بردگی تن دهد...»
«...پایان همه ی آرزوها، آغاز جاودانگی است. آرزو، ایجاد کننده ی کارما، قید و بند به کار، لذت و هزاران موضوع دیگر مربوط به حواس است...»
«...پایتخت جهان فیزیکی شهری است به نام رتزکه در سیاره زهره قرار گرفته است...»
پاورقی-«...بنابراین باید هرکاری را که در دست داریم، با تمام وجود به آن بپردازیم و تمام حواسمان را معطوف به همان کار کنیم و به گذشته و آینده کاری نداشته باشیم بلکه باید در لحظه زندگی کنیم.»
«...گرچه بیشتر ما از روال زندگی به همین شکلی که هست راضی نیستیم با این وجود به ندرت از اندیشه ی خروج از کالبد به هیجان می آییم...»
«...مادامی که دیناری به این دنیا بدهکار باشیم، مجبوریم بازگشته و آن را بپردازیم...»
«...هر بشری حق دارد، بدون دخالت هیچ شخص ثالثی، آزاد باشد...»
«...هیچ کس قدرت قضاوت این را که چه چیزی برای وجدان دیگری خوبست، ندارد...»
خب تا حدودی با محتوای کتاب آشنا شدیم، هر چند که باید کتاب را به طور کامل بخوانیم و برداشت مختص به خود را از آن داشته باشیم. کتاب اکنکار کلید جهان های اسرار، بر سفر روح و کنکاش در جهان های ماورایی و جهان های درونی انسان تاکید و متذکر می شود که تنها راه رهایی از قید و بند جهان مادی و دست یابی به خودشناسی و خداشناسی، جدا شدن از کالبد جسمانی است. محتوای کتاب جنبه ی انگیزشی نیز دارد. این که همه چیز در خوبی و عشق و زیبایی خلاصه می شود و انسان باید تلاش کند که از جنبه های منفی خود مثل خشم، شهوت، خودپرستی و بسیاری دیگر از بدی ها رها شود. در گفتار ساده به نظر می رسد که باید همیشه مثبت باشیم و کتاب نیز تاکید می کند که ما در جهانی دوگانه زندگی می کنیم که شامل قطب مثبت و منفی است و با سفر روح باید به جهانی سفر کنیم که فقط قطب مثبت دارد. در کتاب تاکید فراوانی بر، در لحظه زندگی کردن، می شود که به شخصه آن را قبول دارم. سری هم به تناسخ بزنیم که این روزها در موردش زیاد می شنوم. تناسخ یا زندگی دوباره در جسمی دیگر، نیز نظریه ای است که در کتاب زیاد با آن روبرو می شویم و نویسنده آن را حاصل کارما و سرنوشت انسان ها می داند و آن را سیکلی می داند به مانند برزخ که مدام تکرار می شود و باید با علم سفر روح از آن خلاص شد. باید به منشا خود که سوگماد معرفی می شود برگردیم زیرا روح ما بخشی از این روح کل و خدای بزرگ است. مذاهب گوناگون در سراسر دنیا را کامل نمی داند، اما هر مذهبی را به عنوان تلاشی کوچک در بازگشت به روح خدای بزرگ قبول دارد. چندین جهان را معرفی می کند و جهانی که ما در آن زندگی می کنیم را در پایین ترین طبقه قرار می دهد. هر کدام از این طبقات خدای خود را دارد، خدایانی که برای خدای بزرگ و واحد یعنی سوگماد، کار می کنند!
خواندن این کتاب را به کسانی که علاقه به معنویت دارند توصیه می کنم. با هر عقیده ای که کتاب را می خوانید با مواردی قابل توجه روبرو خواهید شد. راستی یادآور شوم در ابتدای خواندن کتاب ممکن است خواب های جالبی نیز ببینید!
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |